رهگذری آشنا

رهگذری آشنا

همین حوالی, رهگذری آشناست...
رهگذری آشنا

رهگذری آشنا

همین حوالی, رهگذری آشناست...

به داد مردم برسید !!!

مردم به داد دولتمردان رسیدند؛ هم حماسه آفریدند و هم آنان را کنار هم نشاندند. آنهایی را که از اتوبوس پیاده شده‌ بودند، سوار اتوبوس کردند تا با هم زندگی کنند؛ هرچند سیاستمداران ایران، زندگی سیاسی را نیاموخته‌اند، ولی امیدوارم که دولت جدید، پایان‌بخش درگیری‌ها و کشمکش‌ها باشد. و همکاری‌ها در این دولت بیشتر باشد.
 
به هر روی، مردم ایران کار خود را کردند و سیاستمداران را نجات دادند. هم‌اکنون نوبتی هم که باشد، نوبت دولتمردان است و توپ در میدان آنان است؛ بنابراین، بیایید به قول‌هایتان عمل کنید و به داد مردم برسید. بیایید و بی‌کاری و گرانی را حل کنید و تحریم‌ها را بردارید و بار دیگر نشاط و آرامش را به زندگی مردم برگردانید. نگویید این دولت نمی‌تواند معجزه کند. همه دست به دست هم دهیم و خود را تنها نبینیم، چرا که در این صورت است که معجزه خواهد شد. چگونه است که در اقصاد چین، آن هم با جمعیت بالای یک میلیاردی، معجزه شد، ولی ما با جمعیت هفتاد میلیونی نمی‌توانیم؟!
 
* هم‌اکنون چه باید کرد؟
 مشکل اقتصاد و زندگی مردم در کجاست؟

پاسخ این پرسش روشن است.‌ ندانم‌کاری و تصمیم‌‌گیری‌های نادرست، میلیاردها ثروت ملی را به باد می‌دهد. به دلیل تصمیم‌ نگرفتن‌های بموقع، فرصت‌های طلایی از دست می‌رود و در یک کلام این‌ از مدیریت و حکمرانی اقتصادی کشور است؛ اما کجای مدیریت کشور نادرست است؟
 
در کشور ما، صدها سد و اتوبان و فرودگاه و برج و شهرهای مسکونی به دست خود ایرانی‌ها ساخته می‌شود، حال آن که یادمان نرفته است سی سال پیش، سدهای‌ ما را ایتالیایی‌ها، شهرک‌های مسکونی را فرانسوی‌ها و فرودگاه‌ها ‌را انگلیسی‌ها و آ‌مریکایی‌ها و خودرو‌ها را انگلیسی‌ها و تسلیهات نظامی را آلمانی‌ها و ‌آمریکاییان می‌ساختند؛ اما امروز به جز خودروسازی که با در آن موفقیت بالایی نداشته‌ایم، همه پروژه‌های را خود ما ایرانیان می‌سازیم.

با این اوصاف، چرا هم‌اکنون نیز ما مشکل بی‌کاری و گرانی در کشور داریم. اینها همه در حالی است که همه نوع مدیر در دولت‌ها آمده و رفته؛ از روحانی گرفته تا دکتر و مهندس، رئیس‌جمهور شده‌اند، ولی تحول مهمی در کشور روی نداده است؛ برای نمونه، یکی از همین مدیرانی که در شهرداری تهران و استانداری اردبیل، از سوی رؤسای خود تشویق شده بود، هشت سال رئیس‌ کشور بود؛ پس چرا اتفاق مهمی در اقتصاد ملی، آن هم با هفتصد میلیارد دلار درآمد رخ نداد؟!

البته در دولت‌های گذشته، انبوهی از کارهایی زیربنایی انجام شد، ولی رشد اقتصادی از مرز 4 درصد بالاتر نرفت، در حالی که باید به 8 درصد می‌رسد. در هر سه دولت، بی‌کاری و گرانی دو رقمی بوده است. هم‌اکنون می‌پرسیم، چرا ما می‌توانیم سد و اتوبان بسازیم، ولی نتوانسته‌ایم اقتصاد را درست کنیم؟ 
 
ادامه مطلب ... 
ادامه مطلب ...